کلید طلایی اول:خواندن ممنوع! مطالعه كن!
بله..!! اين دو تا با هم فرق دارند! خواندن به اين ميگويند كه فقط كلمات را پشت سرهم بخواني و رد شوي. در "خواندن" شما فقط يك ماشين گويا هستيد كه كلمهها را ميخواند و معني آن را نميفهمد. اما "مطالعه" كردن بسيار فرق دارد! مطالعه كردن فرايندي فعال است كه شما با خواندن هر جمله بهمعناي آن فكر ميكنيد، ارتباط آن را با جملات قبلي درك ميكنيد و جملات بعدي را پيشبيني ميكنيد. در اين فرايند شما هدف شما تمام كردن هرجه زودتر كتاب نيست؛ بلكه هدف شما يادگيري هر چه بهتر تكتك مطالب است.
در يك مطالعهي فعال شما بين عبارات و جملههايي كه ميخوانيد مكث ميكنيد و لحظاتي به آنچه خواندهايد فكر ميكنيد. حتي ممكن است گاهي براي تجزيه و تحليل بهتر آنچه كه خواندهايد از كاغذ و مداد و كشيدن شكل و جدول و درخت استفاده كنيد. در اين روش شما هيچ پاراگرافي را ياد نگرفته رها نميكنيد و تا آن پاراگراف را كامل ياد نگرفتهايد سراغ پاراگراف بعدي نميرويد.
کلید طلایی دوم: خلاصه برميدارم، پس هستم!
در مورد فايدههاي خلاصهبرداري هنگام مطالعه بارها و بارها شنيدهايم. اما آيا تا بهحال يك خلاصهبرداري صحيح انجام دادهايد؟ در مورد شيوهي خلاصهبرداري نظرات مختلفي وجود دارد اما نكات مشتركي بين تمام آنها وجود داردد:
1) براي هر درس يك دفترچه يا قسمت مشخصي از يك دفتر را اختصاص دهيد.
2)براي خلاصهنويسي از هنر خود استفاده كنيد! از مدادها يا خودكارهاي رنگي استفاده كنيد و براي خلاصههاي خود شكل بكشيد. رنگها و شكلها به يادگيري كمك ميكنند؛ مخصوصا اينكه اثر هنري خودتان باشد!
3) خلاصهبرداري بايد خلاصه باشد! اگر قرار باشد تمام مطلب را بازنويسي كنيد ديگر اسمش خلاصه نميشود! پس تنها نكاتي را بهعنوان خلاصه يادداشت كنيد كه فهم آنها مشكل است يا زود از ذهن پاك ميشوند و يا براي شما خيلي ناشناخته هستند.
4) خلاصهبرداري وقتي معنا پيدا ميكند كه شما اول مطلب را فهميده باشيد. پس اول يادگيري بعد خلاصهبرداري.
5) در خلاصهبرداري لازم نيست از زبان خود كتاب استفاده كنيد. شما ميتوانيد با زبان و كلمات خودتان و حتي با زيان طنز مطالب را بنويسيد. اينطوري موقع مرور كردن يادداشتهاياتان لذت بيشتري خواهيد برد.
و اما از خواص و فايدههاي خلاصهبرداري هرچه بگوييم كم گفتهايم! بهترين استفاده از خلاصهبرداريها وقتي است كه شما ميخواهيد در زماني كوتاه، كل يك كتاب را مرور كنيد (مثل شب امتحان يا يك هفته مانده به كنكور يا المپياد). بنابراين با وجود اينكه خلاصهبرداري سرعت مطالعهي شما را كم ميكند، اما فايدهاي كه بعدها از آن ميبريد بسيار بيشتر از اين حرفهاست.
کلید طلایی سوم :طبيعت؛ مرور زيستشناسي
چه جايي بهتر از طبيعت براي مرور زيستشناسي ميشناسيد؟ تمام آنچيزي كه در كتابهاي زيستشناسي ميخوانيد را ميتوانيد با نگاه كردن به طبيعت دور و بر خود مرور كنيد. باور كنيد خيلي ساده است! يك زيستشناس وقتي به يك درخت نگاه ميكند تنها ظاهر بيروني آن را نميبيند بلكه تمام آوندهاي چوبي و آبكش، تمام سلولهاي مزانشيم، ديواره سلولزي، اجزاي درون سلول و ... آن را ميبيند يا وقتي كه يك حشره كوچك را ميبيند به فكر كشتن آن نيست بلكه در ذهن خود طبقهبندي آن را مرور ميكند: جانوران، بيمهرهگان، حشرات
توصيهي من اين است: طبيعت را دوست بداريد و ديدن آن زيستشناسي را مرور كنيد!.
کلید طلایی چهارم: شكلها و جدولها را جدي بگير!
كتابهاي زيستشناسي معمولا پر از شكل و عكس و جدول و نمودار هستند. اين شكلها درنگاه اول بياستفاده و حوصله سربر بهنظر ميرسند! اما اينها در فهميدن مطلب بسيار بسيار مهم هستند. حتي مهمتر از خود متن! پس بيشترين وقت را روي اينها بگذاريد و هر وقت هم كه ميخواهيد خلاصههاياتان را مرور كنيد، عكسها و جدولها را بدون هيچ اختصاري مرور كنيد!
کلید طلایی پنجم: دوستان خوب را درياب!
هر چند كه معمولا بهترين شيوهي مطالعه تنها مطالعه كردن است اما براي مرور و بحث در مورد مطالب زيستشناسي بهتر است از دوستان خوب و درس خوان خود استفاده كنيد. شما ميتوانيد جلساتي را براي بحث در مورد هر مبحث اختصاص دهيد و با دوستان خود مشغول گفتگو شويد. در اين روش نهتنها درسهاي خود را مرور ميكنيد بلكه به برخي از اشتباهات خود نيز پي ميبريد.